بیا تا بترکی از خنده...بسه غم و غصه بمب خنده |
||
دو شنبه 19 آبان 1393برچسب:باى??????????, :: 15:18 :: نويسنده : سعیده جون
ﻣﮑﺎﻟﻤﻪ ﺑﯿﻦ ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﭘﺴﺮ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺩﻋﻮﺍ : . . . ﺩﺧﺘﺮ: ﺗﻮ ﻟﯿﺎﻗﺖ ﻋﺸﻖ ﻣﻨﻮ ﻧﺪﺍﺷﺘﯽ،ﺑﺎﯼ ﭘﺴﺮ : ﺗﻮ ﺩﯾﮕﻪ ﺣﺮﻑ ﺍﺯ ﻟﯿﺎﻗﺖ ﻧﺰﻥ،ﺑﺎﯼ ﺩﺧﺘﺮ: ﺁﺭﻩ ﻟﯿﺎﻗﺘﺖ ﻫﻤﻮﻥ gf ﻗﺒﻠﯿﺖ ﺑﻮﺩ،ﺑﺎﯼ ﭘﺴﺮ : ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺧﻼﻕ ﮔﻨﺪﺕ ﮔﺬﺍﺷﺘﻤﺖ ﮐﻨﺎﺭ،ﺑﺎﯼ . ﺩﺧﺘﺮ: ﻣﮕﻪ ﭼﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩﻡ؟؟ﺑﺎﯼ. ﭘﺴﺮ : ﭼﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩﯼ؟ﭼﮑﺎﺭﮐﺮﺩﯼ؟ !!! ﺑﺎﯼ. ﺩﺧﺘﺮ: ﺁﺭﻩ ﺑﮕﻮ ﭼﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩﻡ ﻣﮕﻪ؟ ﺑﺎﯼ . ﭘﺴﺮ : ﺣﻮﺻﻠﻪ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﮔﻠﻢ،ﺑﺎﯼ ﺩﺧﺘﺮ: ﭼﺮﺍ ﻋﺸﻘﻢ،ﺑﺎﯼ ﭘﺴﺮ :ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ ﺳﺮﻡ ﺩﺭﺩ ﻣﯿﮑﻨﻪ ، ﺑﺎﯼ ﺩﺧﺘﺮ: ﭘﺲ ﺑﺨﻮﺍﺏ ﻋﺸﻘﻢ ﻓﻌﻼ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﮐﻦ، ﺑﺎﯼ ﭘﺴﺮ : ﺑﺎﺷﻪ،ﺑﺒﺨﺶ،ﺑﻮﺱ،ﺏﺍﯼ ﺩﺧﺘﺮ: ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻓﺪﺍﺕ،ﻣﻮﺍﻇﺐ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺵ،ﺑﺎﯼ، ﯾﻌﻨﯽ ﯼ ﻣﺸﺖ ﺭﻭﺍﻧﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯽ ﺩﻭﺭ ﻫﻢ ﺟﻤﻊ ﺷﺪیم ﻭ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﻤﻠﮑﺖ ﺩﺍﺩیم باى?????????? نظرات شما عزیزان:
وبت خوبه ممنون ^_^
وبت خوبه ممنون ^_^
پاسخ:ممنون
کـــســـی که ســلــول انــفـــرادی را ســاخــت
مـــی دانــســـت ســـخــت تــــریــن کـــار انـــســـان تحـــمـــل خــویــشتــن است . . .
فقط به خانه اي رويايي فكرميكردم براي تو
بايد ميدانستم عاقبت كارگر ساختمان خواهم شد
گفت بي من چي ميكشي؟؟؟؟؟
گفتم:{دوسيب} والااااا....فك كرده اگه نباشه ميميرم!!!!!!! لینک من کو
اشــک نـيـســـت......
بـخــار خــاطــرات تــو ، بــر شيشــہ چشمــانــم ، نـشـسـتــہ اســت.... باید برای زمســـتان کتی گـرم بخرم با جیب هایی برای دسـتانم تن های تنها زود یخ میزنند
مطلب عاشقانه ، غمگين ، تنهايي ، عشق هاي ممنوع
خواستن توانستن است هرجــا که می بینم نوشته است : “خواستن توانستن است” آتش می گیرم…. ! یعنی او نخواست که نشد ؟؟؟!!!
یــــــک بار که تنها بـمانی
یک بار کـه بشــکند دلـــــــت... غرورتــــــ... اعـــتمادت... همیــــــن یک بار ها کافیســت تا یک عمر از پشــــــت نگاهی تـــرک خورده به آدمـها بنگری انقدر تیز و برنده میــــشوی که باید تابلـــوی ورود ممـــــنوع را به خودت نصــــب کنی...!
دنیا ارزانی آدمهایش !
فقط من باشم و تو ، دو فنجان چای به ضمیمه لبخندت . . . ●● هی غریبه... ●● شب عروسی کت و شلوار سیاهش را به او بپوشان ●●رنگ سیاه به مرد من خیلی می آید ●●بند کراواتش را خودت سفت کن ●●این کار را دوست دارد ●● وقتی دستانت را میگیرد ●● خودت را در آغوش او بیانداز ●● با این کار احساس آرامش میکند ●●زحمت تاج عروس را نکش ●● سلیقه اش را خوب میدانم،برایت گرفته است ●● خلاصه کنم غریبه
خورشید را می دزدم
فقط برای تو! می گذارم توی جیبم تا فردا بزنم به موهایت فردا به تو می گویم چقدر دوستت دارم! فردا تو می فهمی فردا تو هم مرا دوست خواهی داشت. می دانم! آخ … فردا! راستی چرا فردا نمی شود؟ این شب چقدر طول کشیده چرا آفتاب نمی شود؟ یکی نیست بگوید خورشید کدام گوری رفته؟
لعنت به ساعتهایی که جلو نمیروند،
خواب می مانند ، کار نمی کنند ، کوک نمی شوند ، عقب می مانند ، و از رفتن خسته میشوند این بلاها از وقتی به سر آدم میاد که منتظر کسی باشی که دوسش داری…
ﮔـﺎﻫـی ﺍﻳـﻨـﮑـﻪ ﺻـﺒـﺢ ﻫـﺎ …
ﺩﻟـﺖ ﻧـﻤـﻲ ﺧـﻮﺍﺩ ﺑـﻴـﺪﺍﺭ ﺑـﺸـﻲ .. ﻫـﻤـﻴـﺸـﻪ ﻧـﺸـﻮﻧـﻪ ی ﺗـﻨـﺒـﻠـی ﻧـﻴـﺴـﺖ ! خسته ﺍی ﺍﺯ ﺯﻧـﺪﮔـی …! ﻧـﻤـی ﺧـﻮﺍی ﻗـﺒـﻮﻝ ﮐـﻨـی ﮐـﻪ ﻳـﮏ ﺭﻭﺯِ ﺩﻳـﮕـﻪ ﺷـﺮﻭﻉ ﺷـﺪﻩ …
شب هایم بروز شده اند
دردهایم آنلاین . . . به مغزم کلیک که می کنم بالا نمی آید !
سلام.
خوبی؟؟؟ وبلاگ قشنگی داری!!! میشه ازت 1 خواهشی بکنم؟؟؟ احتیاج به کمک دارم!!! میشه اگر دوس داشتی کمکم کنی بیای به وبلاگم و اعلام کنی؟؟؟ ممنونت میشم.لطفا پست اول وبلاگم رو هم با دقت بخون...ممنون!!!! منتظرم. مرسی!
سلام وب زیبایی داری خیلی باحاله به وبم سر بزن مرسی بای
●● هی غریبه... ●● شب عروسی کت و شلوار سیاهش را به او بپوشان ●●رنگ سیاه به مرد من خیلی می آید ●●بند کراواتش را خودت سفت کن ●●این کار را دوست دارد ●● وقتی دستانت را میگیرد ●● خودت را در آغوش او بیانداز ●● با این کار احساس آرامش میکند ●●زحمت تاج عروس را نکش ●● سلیقه اش را خوب میدانم،برایت گرفته است ●● خلاصه کنم غریبه ●● جان تو و جان مرد من
تنهایی یعنی هنوزم سعی میکنی از تو رفتارش و حرفهاش یه نکته ای پیدا کنی که بخودت تلقین کنی داره به تو فکر میکنه...!
۵تا جوجه میرن حمام یکدفعه ۴تاشون جیغ میزنن میدونی چی شد !؟ یکی شون جوجه خروس بوده !
ﺩﺍﻣﺎﺩ ﺍﺯ ﻋﺮﻭﺱ ﭘﺮﺳﯿﺪ :
ﺁﯾﺎ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻋﺮﻭﺳﯽ ، ﺩﻭﺳﺖ ﭘﺴﺮداشتی ؟ ﻋﺮﻭﺱ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﺮﺩ … ﺩﺍﻣﺎﺩ داد ﺯﺩ ﮔﻔﺖ : ﺍﺯ اﯾﻦ ﺧﺎﻣﻮﺷﯽ ﭼﯽ ﺑﻔﻬﻤﻢ ؟ ﻋﺮﻭﺱ ﮔﻔﺖ : پدﺳﮓ داد نزن دارم میشمرم
از یارو میپرسن راسته که میگن شما اول فحش میدین بعدا سوال میکنین ؟
یارو میگه : گ*وه خورده ، کی گفته ؟
جز برند زیبای نام تو ، هیچ تن پوشی به قلب عاشقم نمی آید . . .
يـک روز بـاسـتـان شـنــاس خـبــره اي
اسـکـلـتــم را پيــدا خـواهــد کــرد و بـه دسـتـيـارش خـواهـد گـفــت: مرديســت کـه ســال هــا پــس از مــرگـش عــاشق مــانـده اســتــــ….!!
خـدآیا…
اوج خـوشبـَختـی مـَن پـیدا کـَردن ” تـو ” اَز مـیان ایـن هـَمه ضـَمیر بـود…!
چین های روی صورتت اثرات پیری نیست ، جای خالی نوازش دست های من است . . .
مادرم ! ✖زِنــدِگیــ یـــآدّمــ بیــآر کِیــــآکُشـــتنًمــــ کیـــآ پُشتًـــــمـ بُودنــــ حــآلــآ دُشمّنـنـــ هِهـــ ✖
هیچ انتظاری از کسی ندارم!
و این نشان دهنده ی قدرت من نیست ! مسئله، خستگی از اعتمادهای شکسته است
چرا دیووووونگی نسبت به حساب نمیاد ؟؟؟؟؟
مثلاً بپرسن : با ایشون چه نسبتی دارین ؟؟؟؟؟ منم جواب بدم : دیووووووونشم ...
← خد ا→ آن حس زیبائیست ڪــہ در تاریڪے صحرا
زمانےڪــہ هَراس مرگ میدزدد سڪوتت را یڪے آهستــہ میگوید: ڪنارت هَستم ای تنها و ← دل آرامـ → می گیرد
یه گونی عشق تقدیم تو باد....
عشقش واسه خودت، گونیش هم واسه نون خشکاتون...
همه ی کوچه ها را گشته ام
ایستگاه ها، فرودگاه ها، پارک ها کافه های شلوغ پاتوق های کوچک خیابان ها و میدان ها حالا من به آسمان هم نگاه نمی کنم زیرا در آنجا هم نیستی آب شده ای در چشم هام یک قطره ی پاک. خانه را هم گشته ام بانوی من! می شود کمد لباس را باز کنم تو آنجا باشی و بخندی باز؟ می شود؟
واقعن لایک ابجی
پاسخ:ممنون بای هههه
امشب می تونی هرآرزویی داری بگی
امشب یکی هست که صدات رو میشنوه یکی که توی خلوت اشکات پا میذاره شب آرزوهاست منو از یاد نبر . . .
شیطان نیستم...
خداهم نیستم... فقط دخترم... ازنوع ساده اش... حواگونه فکرمیکنم...بخاطریک سیب تاکجابایدتاوان داد..؟؟
شاید تو
از شعرهای من چیزی نفهمی اما… شعرهای من… خیلی خوب تو را می فهمند …
موسیقی درونت را چه کسی می نوازد که،
صدای سکوتش تمام هستی ام را فرا گرفته است؟
خخخخ لایک اجی...
پاسخ:ممنون
با کیا شدیم 75 میلیون نفر؟بای
پاسخ:هههه بای
آره والا
پاسخ:والا بای haniye
ساعت19:31---19 آبان 1393
چگونه استـــ حال من…
با غمـــ ها می سازمــــ… با کنایه ها می سوزمــــــــــ… به آدم هایی که مرا شکستند لبخند می زنمـــــــــ… لبخندی تـــلخـــــــ…. خــــــــــداونـــــــــــــ ـــــــدا… می شود بگویی کجای این دنیـــــــــــــا جای من استــــــــ… از تــــــــــــــو و دنـــیایی که آفـــــــــــریدی فقط در اعماق زمینـــــ اندازه یه قـــــــبر فقط یک قبـــــــــــــــر… در دور تـــــــــــرین نقطه جــــــهانــــ می خــــــــــــواهمـــــــــ... خــــــــدایـــــا خــــــسته ام خــــــستهـــــــ…
می خواهم نباشم
کاش سرم را بردارم و برای یک هفته در گنجه ای بگذارم و قفل کنم! در تاریکی یک گنجه خالی و روی شانه هایم، در جای خالی سرم چناری بکارم و برای یک هفته، در سایه اش آرام بگیرم…!
جییییییییییییییییییییییغ
پاسخ:ااااااااااااااااااااااااااااااااااا بای
آخرین مطالب پيوندها تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان بیا تا بترکی.بیا گو نخور و آدرس s1378.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. نويسندگان |